طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

آش دندونی

1391/4/18 2:39
نویسنده : مامان طاها
3,081 بازدید
اشتراک گذاری

روز نیمه شعبان همزمان با میلاد امام دوازدهم(عج) ما حدود 11ظهر رفتم خونه مامان طوبا اینا، ما یعنی من و تو با کالسکه چون بابایی سر کار بود. مامان طوبا به پیشنهاد من سوپ عدس بار گذاشت. آخه عدس و ماس تنها حبوباتهایی هستن که تو فعلا میتونی بخوری. منم دوست داشتم زمانی آش دندونی برات درست کنیم که خودتم بتونی بخوری. الان و هم میتونی از این آش بخوری. نوش جونت عزیزم.قلب

البته کار آش حدود 12 شب به اتمام رسید و ما همون شب نتونستیم پخشش کنیم. من آشو آوردم خونه تا بتونم فرداش اونو قسمت کنم و به همسایه ها بدم. آش خوشمزه ای شده بود دست مامان طوبا درد نکنه.

آش دندونی

 

طاها جان و آش

برای بابا علی اینا هم گذاشته بودیم ولی وقتی رفتیم بهشون بدیم دیدیم ی مادر و 2 تا پسر بچه خردسال دارن توی سطل زباله دنبال غذا می گردن. خیلی دلمون شکست و اون آشو دادیم به اونا. ایشااله ثوابش به خانواده بابا علی اینا برسه و ما را ببخشن که سهمشونو دادیم. ایشااله به حق امام زمان(ع) ریشه فقر از مردم دنیا برکنده بشه بویژه از مرم کشور خودمون و شهر و محله ما. ایشااله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان ابوالفضل
18 تیر 91 15:28
به به چه آشی
این آش خوردن داره


ممنون خانمی
مهسا
21 تیر 91 22:29
سلام عزیزم خاله رو ببخش یه چند وقتی نتونستم به وب طاها گلم بیام می بوسمت گل من به به چه آشی دست مامانی درد نکنه بوس


سلام خاله جون. ما زود به زود دلمون تنگ میشه. نمی بینیمتون نگران میشیم. ممنون که اومدین

مامان امیر مهدی
30 تیر 91 18:20
سلام گلم.میخواستم بدونم تو اش چی گذاشتی؟


سلام عزیزم. چیزایی که خودشم می تونست بخوره. پیاز,برنج, عدس سبز و ترخون و مرزه به همراه ادویه و نمک و فلفل. البته طاها جون هنوز چاشنی ممنوعه