طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

قاب شکسته

1391/5/26 12:11
نویسنده : مامان طاها
1,385 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام عزیزکم، همه هستی مامانی، آقا طاهای من. امشب(سه شنبه 24 مرداد 91) وقتی از خونه بابا احمد اینا اومدیم خونه، بابایی گفت من یه کاری کردم که می ترسم اگه بگم ناراحت بشی، گفتم چی شده؟ اشاره ای به روی میز کرد و جای خالی قاب عکستو بم نشون داد و گفت عصر که روی مبل دراز کشیده بودم خوابم برد و پام خورد به قاب و افتاد شکست. با دیدن جای خالی قاب عکست یهو دلم هوری ریخت و غم بزرگی توی دلم نشست. مدام عکس تو توی نظرم میومد و نبودش آزارم میداد طوریکه بغضم ترکید و اشکام ریخت. گریهشاید فکر کنی این که چیز مهمی نبوده ولی یادم افتاد به اون مامانایی که یه صبح بچه های عزیزتر از جونشونو بغل کردن و فردا صبحش حتی جنازه اون بچه ها هم گیرشون نیومد. یادم افتاد به مامانایی که دیگه نمیتونن صدای نی نیاشونو بشنون و نمیتونن اونا رو بغل کنن و ببوسن. خدایا چقدر سخته. چه امتحانی برای ما آدما گذاشتی! اول ما رو به هم وابسته می کنی بعد عزیزانمونو ازمون جدا می کنی. حتی تصورش هم دیوونه کننده است. فقط قاب عکس تو شکست و دل من دیوونه شد وای به روزی که....دل شکسته

خدایا به همه بابا مامانایی که بچه ها و عزیزاشونو توی زلزله و شاید هر روز توی بیمارستانا دارن از دست میدن و به همه بچه های بی سرپرست صبر عطا کن، صبری جزیل چیزی که خودت وعده دادی. خدایا رحمشون کن رحمشون کن رحمشون کن. بد دردیه. وحشتناکه خدا.

آقا طاهای من تو هم سعی کن وقتی بزرگ شدی همیشه دستگیر مردم باشی و به آدمایی که به کمک احتیاج دارن به بهترین صورت کمک کنی. قربون پسر مهربونم برم من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان امیر مهدی
28 مرداد 91 2:16
سلام عزیزم
یه زحمت برات دارم اگه لطف کنی به این ادرس بری و به امیر مهدی رای بدی ممنون میشم.اگه یه بار رای دادی لطف کن دوباره بده چون اونها قبول نبودن.فقط تا فردا وقت هست اگه میشه زودتر رای بدین ممنون
http://mamiparisa.persianblog.ir/


سلام عزیزم. عید فطر بر شما مبارک. چشم. حتما