طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

آرزوهای مامان

1390/4/13 14:56
نویسنده : مامان طاها
834 بازدید
اشتراک گذاری

آقا طاهای عزیزم، دلبندم. میخوام برات از آرزوهام بگم، آرزوهایی که ممکنه هر مامان و بابایی برای بچه‌هاش داشته باشه. دوست دارم برات ی دنیای قشنگ بسازم که وقتی پاتو توش میذاری ازش لذت ببری و بتونی خوب رشد کنی و بازی کنی و شاد باشی. دوست داشتم خونمون ی اتاق بزرگ داشت که اونو برا تو میذاشتیم. اونوقت هر جوری دوس داشتم با خیال راحت داخلش و تزیین و پر می کردم. کمد و تختت ی طرف و شهر بازیت ی طرف! اگه گفتم شهر بازی، چون واقعا دوس دارم منطقه بازی تو مثل ی شهر بزرگ باشه.niniweblog.com برات از این خونه های چادری با طرح عروسکی بخرم که ی گوشش تاب و ی گوشه دیگش سرسره باشه.

niniweblog.com

تو بازار چیزای قشنگی هم دیدم. دوس دارم وسایل راحتی تو رو فراهم کنم که بتونی دوستاتو بیاری خونه و باهم بازی کنین. 

niniweblog.com

اما لازمه بدونی همه زندگی بازی و شادی نیست. دوس دارم من و تو و بابا با هم بشینیم و کتاب بخونیم و با هم درباره مطالبش صحبت کنیم.

niniweblog.com

دوس دارم دارم برات قصه بگم، با هم کاردستی درست کنیم مثلا ی بادبادک و اونو هوا کنیم.

niniweblog.com

دوس دارم هرجوری دلت میخواد نقاشی بکشی، گل بازی کنی و خلاقیتت شکوفا بشه.

niniweblog.com

دوس دارم ورزشکار بشی، سوارکاری یادبگیری، شنا، ورزشای رزمی و همه چیزایی که برای سلامتیت مفید باشه.

niniweblog.com

 دوس دارم قرآن یادت بدم و برات ی مامان خوب باشم. اینقدر کارا دوس دارم برات بکنم که اگه بخوام همشو الان برات بنویسم شاید از خوندنشون خسته بشی. فقط بدون که مامان و بابا دوس دارن هر کاری بکنن که بهترینا رو برای دنیا و آخرتت فراهم بکنن اما اینم بدون که اگه نشد نتونستن ولی خیلی دوس داشتن. امیدوارم خدا به ما و همه مامان باباهای مهربون اون قدری بده که بتونیم برای بچه هامون شرایط ی زندگی خوب و متعادلو فراهم کنیم. ولی هر طور که بشه میخوام بدونی که خیلی دوست داریم اونقدر که نمیشه توی ی کلمه خلاصش کرد. شاید ی روزی دیدن اشکایی که از بیقراری برای تو میریزم بتونه بهت نشون بده که چقدر دوست دارم و چقدر دلم برات تنگ شده. niniweblog.comفرشته کوچولوی من مواظب خودت باش. نگران هیچ چی نباش و خوب رشد کن، من و بابا داریم خودمونو برای ورود تو آماده می کنیم و بی صبرانه مشتاق اومدنتیم.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

زهرا
13 تیر 90 15:23
یادش بخیر. روز چیدن سیسمونی روزی فراموش نشدنیه. معمولا مامان باباها اونقدر ذوق وسایل نی نی رو میکنن و توی تخیل خودشون می بینن که نی نیشون داره از این وسایل استفاده میکنه خیلی ذوق داره.برای من و همسر جان که اینطوری بود.حتی زمانیکه همسرجان میخواست بره سویس دقیقا مصادف با چیدن سیسمونی طاهاجان من بود، سیسمونی رو چیدیم ، باهاشون یه کلی عکس گرفتیم که توی مدت زمانیکه ایران نیست بتونه با دیدن عکسها یکمی دوری از ما رو تحمل کنه چه روزهای سختی بود. . . اما باز هم خدا رو شکر. . .
زهرا
13 تیر 90 15:34
نگین خانم تولد همسرت رو هم تبریک میگم. باتوجه به اینکه تولد طاها جان من 18 تیر ماه هستش،تقریبا همه افرادی که توی این ماه متولد شدن به صورت ناخودآگاه در ذهن من ماندگار شدن. همسر شما هم به جمعشون پیوست.
یکی از فامیلای بابا
18 تیر 90 2:56
*لالالالا گل نازم * تویی سرو سرافرازم * تویی سرو و تویی كاجم * تویی افسر، تویی تاجم * لالالالا گل نرگس * نباشم دور، ِز‌‌ تو هرگز * همیشه در برم باشی * چو تاجی بر سرم باشی *لالالالا گل مریم * چه گویم از غم و دردم *غم من در دلم پنهان * بیا اینجا بشو مهمان * لالالالا گل مینا * بخواب آروم ،گل بابا * بابا رفته ، سفر كرده * الهی زودی برگرده * لالالالا گل شب بو * نگاهت می كند جادو * ببینم چشم شهلایت * به زیر آن كمان ابرو * لالالالا گل پونه *انار كردم واسَت دونه * انار سرخ ِ یاقوتی * بخورای گل، نگیر بونه *لالالالا گل صدپر * نشه هرگز گلم پرپر * بمون با من گل خندان * نبینم چشم ِ تو گریان * لالالالا گل لاله * میریم فردا خونه خاله * ندیدم خاله جانت را * الان چندین و چن ساله * لالالالا گلم خوابید * به رویش نورِ مَه تابید * لالالالا گلم زیباست * برای من ، همه دنیاست