اولین حمام
سلام به پسر گلم، آقا طاهای مهربونم. عزیز دل مامانش! غروب 29 شهریور ماه 90 بود و تو 10 روزه شده بودی. نافتم که شب قبل افتاده بود. دیگه وقت مناسبی بود که حمامت بدیم. من که حمام دادن نوزادا رو توی واحد نوزادان یاد گرفته بودم بدون کمترین ترس و نگرانی، به اصطلاح خودم خیلی جسورانه، حمامو آماده کردم و حمومت دادم.
مامان طوبا که تا حالا این کارو از من ندیده بود کلی نگران شد ولی در نهایت به این مامان کار بلد تازه مامان شده آفرین گفت. عکسایی هم از مراسم روغن مالی بعد از حمومت گرفتم که فعلا نمی تونم اپلودش کنم. ایشااله در اولین فرصت برات میذارم. قربون پسر نترسم برم که آب بازی دوست داره!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی