طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

اندر حکایت تغییرات ماه سوم

1390/10/5 14:59
نویسنده : مامان طاها
694 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم. پسر گلم. عشق و قلب مامانت. میخوام برات از روزایی بگم که گذشت.

سلام عزیز دلم. پسر گلم. عشق و قلب مامانت. میخوام برات از روزایی بگم که گذشت.روزایی که مثل بیشتر نی نی های هم سن و سالت درد می کشیدی و بیقرار بودی. اینو الان بهت میگم که دیگه اون روزا کمتر برات تکرار میشه. شکر خدا از وقتی که از سه ماهگی خارج شدی هم خوابت بهتر شده و هم دل پیچه هات کمتر شده. اوقات بیشتری از روز رو سر حالی و دوست داری بازی کنی. قبلا برات گفتم که چند روزی رو خونه بابا احمداینا بودیم. بابا احمد زحمت کشید و به پره های پنکه برات بادکنکای رنگی آویزون کرد. وقتی به بادکنکها ضربه می زدیم تو سرتو به جهت حرکت بادکنک تغییر میدادی. گاهی هم به کمک مامان به اونا مشت می زوی و گاهی با پا شوتشون می کردی. کلی لذت می بردی و می خندیدی. قربونت برم الهی. خدا رو شکر از این پسر پر هیجان با عاطفه، خدایا شکرت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهسا
5 دی 90 19:28
سلام طه جان 3ماه 15 روزگیت مبارک قربونت برم من انشا ا... 120 ساله بشی بوسسس