مرواریدی در دهان
سلام عزیزکم. روز 16 اسفند 1390 وقتی داشتی شیر میخوردی مثل همیشه وسط خوردنت به من نگاه کردی و خندیدی. همون موقع دیدم ی چیز سفیدی جلوی لثه پایینت داره برق میزنه وقتی خوب دقت کردم دیدم آره قربونش برم پسرم دندون درآورده بود. آثار رویش اولین دندون در فک پایین سمت چپ و جلو.
وای چه حس خوبی داشت. میخواستم جیغ بزنم. برا همین سریع بابا حسنو صدا کردم و موضوعو با خوشحالی بهش گفتم. اما تو دهنتو بسته بودی و دندونتو به بابا نشون نمیدادی. بعد از شیر خوردنت من زنگ زدمو به مامان طوبا و خاله نگار خبر دادم. بابا هم به عمه شیما پیام دادو این مژده رو داد. خیلی خوشحال بودیم. عجب شبی بود. حالا دیگه فهمیدم علت بیقراری های این چند شبت چی بود. عزیزم خداقوت.خیلی دوستت داریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی