طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

دوست دارم...

1391/4/2 1:55
نویسنده : مامان طاها
606 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزدلم. قربونت برم الهی مرد مامانش. امروز 2 تیر 1391 اه و مامانی شرمندست که خیلی وقته که نتونسته برات مطلب بنویسه. آخه هم ی خرده حالم خوش نبود و هم وضعیت پام که پیچ خوردگیش هنوز خوب نشده اجازه نمیداد زیاد پشت رایانه بشینم. البته هر چند روز ی بار به وبلاگت سر میزدم و نظراتی که نوشته شده بود می خوندم. این مدت حتی نتونستم برم به وبلاگای دوستامون سر بزنم. تو ذهنم بود که 21 خرداد ماه به مناسبت یک سالگی وبلاگت برات یادداشت بذارم تا من و تو با هم ی جشن کوچیکی بگیریم. خوب اونم نشد هرچند ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست. دوست دارم بتونم تا وقتی که از آب و گل در میای و خودت بتونی برای خودت بنویسی من زنده باشمو برات بنویسم. دوست دارم باشمو اولین باری رو که این یادداشتا رو میخونی ببینم. دوست دارم موفقیتت رو ببینم و هزاران آرزوی خوب و قشنگ برای پسر از گل بهترم...ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله نگار
2 تیر 91 23:50
سلام بر مامان نگین و آقا طاهای گل! ان شاء اله صدساله بشی و مدرسه رفتن، داماد شدن، دانشگاه رفتن، نوه دار شدن و خوشبختی آقا طاها رو می بینی. برای هر دوتون آرزوی سلامتی و طول عمر با عاقبت بخیری می کنم. دوستتون دارم یه عالمه.


سلام به خاله جوجوی نازنین. ایشااله. امیدواریم تمام این جشنا رو در کنار هم باشیم و عکسای خوشگل بگیریم. میدونی که مامان نگین عاشق عکس گرفتنه