طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

عمو محمدرضا: طاها جان مقدمت مبارک باد

1390/4/17 13:14
نویسنده : مامان طاها
1,053 بازدید
اشتراک گذاری

خوب طاهاجان سلام

مطمئن هستم سلام من را میبینی و آنرا گرفته ای.

من را مامانت "عمو محمدرضا" مینامد. من و بابا بزرگت خاطرات مشترک فراوان داریم. مامانت با بچه های من خاطرات خوبی در دوران کودکی داشته اند ولی همه الان براهی رفته اند و از آنزمان فقط خاطراتی مانده که گهگاه از آن یادی میکنند.

کاری که مامان کرده و میخواهد خاطراتت را ماندگار کند کاری ارزشمند است و انشاءالله بتواند آنرا برای تو ثبت و ضبط نماید و تو در آینده با خواندن و دیدن مطالب و عکس های زیبایت از دوران طفولیت و کودکی خود اطلاعات بیشتری داشته باشی دست آنها هم درد نکند.

ورودت را به دنیای ما از همین الان تبریک میگویم. میدانم الان جای تنگی داری و داری برای ورودت لحظه شماری میکنی، ما هم همینطوریم، بابا و مامانت خیلی بیشتر و البته خیلی های دیگر منتظر دیدن چهرم معصوم و زیبایت هستند.

دنیای ما از جهاتی خوب و از جهاتی هم بد است. از اینجهت که از دنیای کوچک تو بزرگتر است البته بهتر است ولی بد هم هست. دنیای افسار گسیخته ای است که انسانها به هر سو میروند تا خود را از شرها نجات داده و خود را به ریسمانهای خیر و نیکی برسانند.

میدانم بابا و مامان برایت نقشه های فراوان دارند. میخواهند دنیای اینور را تا میتوانند برایت خوب درآورند. آنها از همین حالا عزم این کار هستند. نگین (مامانت) دختری حساس است و من او را خیلی دوست دارم. بابا را هم همینطور.

امیدوارم قدر این لحظات شیرین را بدانی و خود را برای کارهای سنگین مهیا کن.

دنیای شما قطعاً پیچیده تر و در عین حال پرشتاب تر از گذشته برای دستیابی به ناشناخته ها پیش میرود. امیدوارم تو در این شناخت سهیم باشی و فردی مؤثر و موفق در این جهان باشی.

برایت آرزوی سلامتی دارم.

عمو محمدرضا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)