تکنیکت منو کشته
سلام عزیزدلم، قربون این شیرین کاریها و جذابیتت برم من که هر روز که میگذره مامانی و بابایی رو عاشقتر می کنی. از وقتی شروع کردی به چهاردست و پا رفتن خیلی قشنگ میری: یکی از زانوهاتو خم می کنی و مچ اون یکی پاتو خم می کنی و به صورت نشستن و خزیدن و چاردست و پا میری. فعلا دوربین در دسترسم نیست که ازت فیلم یا عکس بگیرم ولی هر لحظش توی ذهن خودم ثبت میشه. امروز که 13تیر 91 اه یعنی ی روز بعد از تولد بابایی، توی خونه داشتیم با هم قدم میزدیم. ماشااله تند تند راه میری و قدمای بلند بر میداری خیلی با مزه. قربونت برم، خلاصه، توی مسیر توپتو دیدیم. من عمدا از بین موانع ردت می کنم تا مهارت راه رفتنت تکمیل بشه. تو هم خوب بلدی و جاهایی که لازمه پاتو بلند می کنی و...