طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

به عشق دخترم سیده مریم

1391/1/21 16:30
نویسنده : مامان طاها
695 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به آقا طاهای عزیز مامان، نفس و دلبر مامان. عزیز دلم امروز که دارم برات این مطالبو می نویسم 21 فروردین 91 اه. میخواهم برات از ی اتفاق مهم و خوب برات بگم که در اولین روز آخرین ماه سال 90 افتاد. مدتی قبل از خاله معصومه شنیدم که می گفت خودشو و همسرش حمایت دو تا بچه از کمیته امداد رو به عهده گرفتن. منم همون موقع خیلی آرزو کردم که ی روز بتونم حمایت یه بچه رو به عهده بگیرم و برا تو ی آبجی بیارم. برا همین با بابات صحبت کردم و اونم استقبال کرد. به خاله معصومه سپردم که اگه تونست برای منم ی بچه از کمیته امداد بگیره. بالاخره اول اسفند 90 زنگ زد و گفت ی دختر سید برات پیدا کردم که ی سال بزرگتر از طاهاست، متولد مهر 89،میخوایش؟ من با کلی اشتیاق گفتم آره، حتماٌ. من تونستم با ی مبلغ حداقل حمایت دخترمو بگیرم. وای چه حس خوبی!قلب دو سه شب بعد هم با خاله نگار رفتیم و از در خونه خاله معصومه اینا شناسنامه دخترمو گرفتم. عزیزم چه نازه! سیده مریم.بغل خیلی دوستش دارم.ماچ وای چه حس خوبی! خیلی دوست دارم ی روز بتونیم حضوری ببینیمش. دوست دارم ببریمش بیرون با خودمونو براش خرید کنیم. ایشااله اگه برم سرکار حتما بیشتر کمکش می کنم.

طاها جانم، آبجی مریم ی سال ازت بزرگتره، باید احترامشو نگهداری و هر وقت کمک نیاز داشت کمکش کنیم. اون حالا عضوی از خانواده ماست. ما هممون دوستش داریم.

مریم جان دخترم به خانواده ما خوش اومدی

دخترم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ابوالفضل
23 فروردین 91 18:13