پسرک قوی خودم
سلام عزیزدلم. دردونه مامان، الهی فدات بشم من. خوبی فرشته نازم؟ از اقا ابوالفضل و آقا فسقلی و بقیه فرشته های کوچولو خبر داری؟ حتما اونجا کلی رفیق داری. حتما وقتی یکی از مسافرای کوچولو داره میاد این دنیا بقیه دلتنگش میشن. خوشگل من تو اصلا خودتو ناراحت نکنیا، تو هم ان شااله به همین زودیا میای پیشمون قربونت برم من. امروز با هم رفتیم دکتر برای چکاب. دکتر معاینم کرد و گفت ماشااله رشدشم که خوبه، صدای قلبتم مثل همیشه عالی بود. فقط ی مساله ای پیش اومد که کمی نگران شدم. آخه دکترم میخواد بعد از عید فطر بره مرخصی یعنی ممکنه برای زایمان من نباشه. البته من همون موقع گفتم توکل به خدا! انشااله هر چی صلاح خداست پیش بیاد ولی از اینکه دکتر گفت رشدت خوبه خیلی خوشحال شدم، قربون پسر قوی خودم برم من. امروزم خاله زهرا(مامان محمدطاها جان) زنگ زد و کلی با هم صحبت کردیم و من برای دیدنت مشتاقتر شدم.
راستی دیروزم با مامان طوبا رفتیم ارتوپد. دکتر پامو دید و گفت تاندوناش کشیده شده. 10 روز طول میکشه تا خوب بشی. خدارو شکر که مساله مهمی نبود. بعدش از اونجا رفتیم کتابفروشی. کلی کتابای جالب دیدم. ی کتابی خریدم درباره پاداش و جزای اعمال. انشااله می خونمش تو هم می فهمی. بابا هم ی کتابی خرید از داستانهای عبرت آموز زندگی پیامبر(ص). اونم خیلی جالبه. نثرش هم ساده است. 850 تا داستان داره. دیشب 69 صفحشو خوندم. حتما تو هم متوجه شدی. خلاصه این دو روزه، روزای خوبی برامون بوده. خدا رو شکر. مواظب خودت باش عزیزدلم. خیلی دوست دارم.