بدون عنوان
سلام بابایی. آقا طاهای گلم، خوبی؟ جات راحته؟ پس کی میای؟ دلمون خیلی برات تنگ شده؟ چند روز پیش رفتم تو یه عکاسی یه مامانه داشت به نینیش غدا می داد همین که وارد شدم نینیه سرشو برگردوند و با اون چشای درشت و خوشکلش بر و بر منو نگاه کرد. هر چی خودمو می زدم به اون راه نگاه ازم برنمی داشت. تا از عکاسی خارج شدم. اونو که دیدم دلم بیشتر برات تنگ شد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی