طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

طاهاجان,خورشید آسمون زندگی ما

پسرک قوی خودم

سلام عزیزدلم. دردونه مامان، الهی فدات بشم من. خوبی فرشته نازم؟ از اقا ابوالفضل و آقا فسقلی و بقیه فرشته های کوچولو خبر داری؟ حتما اونجا کلی رفیق داری. حتما وقتی یکی از مسافرای کوچولو داره میاد این دنیا بقیه دلتنگش میشن. خوشگل من تو اصلا خودتو ناراحت نکنیا، تو هم ان شااله به همین زودیا میای پیشمون قربونت برم من. امروز با هم رفتیم دکتر برای چکاب. دکتر معاینم کرد و گفت ماشااله رشدشم که خوبه، صدای قلبتم مثل همیشه عالی بود. فقط ی مساله ای پیش اومد که کمی نگران شدم. آخه دکترم میخواد بعد از عید فطر بره مرخصی یعنی ممکنه برای زایمان من نباشه. البته من همون موقع گفتم توکل به خدا! انشااله هر چی صلاح خداست پیش بیاد ولی از اینکه دکتر گفت رشدت خوبه خیل...
10 مرداد 1390

خوشگل من 34 هفته شدیا!!!

سلام قربونت برم، پسر ورزشکار و قوی و مؤمن خودم‌. الهی مامان فدات بشه بالاخره تو هم وارد هفته ٣٤ شدی. باورم نمیشه فقط چند هفته دیگه مونده که ببینمت قربونت برم. باباتم خیلی دلش برات تنگ شده. دیروز عمه سکینه بابایی با همسرش عمو خسرو و دخترش صفورا خانم اومده بودن خونه بابا علی اینا. ما هم دعوت شدیم که دیداری تازه کنیم. با اینکه پام درد میکرد و به سختی راه می رفتم با بابا رفتیم خونه بابابزرگ اینا. عمه شیما خیلی برای مامان ناراحت شد که پاش زخمی شده بود. عمه سکینه هم بنده خدا چند روز پیش پاش شکسته بود و الان توی باند بود. بیچاره عمه چه دردی می کشید. عمه وقتی پای منو دید گفت درمونش پیش خودمه و ی معجونی درست کرد و روی پام گذاشت. این مراسم ...
8 مرداد 1390

درد دل با گل پسرم

آقا طاهای مهربون من، این قضیه ای رو که میخوام برات تعریف کنم به جز خدا و من و بابایی فعلا کسی نمیدونه و من الان به شدت احتیاج دارم که کسی دلداریم بده ولی از ی طرف هم غرورم اجازه نمیده که در این باره به کسی چیزی بگم. ی چیزی توی این دنیا هست که لازمه تو زودتر بدونی که فردای روزگار با دیدنش خیلی هم ناراحت نشی. توی این دنیا همه آدما از هم انتظار ی طرفه دارن. مثلا حالی از آدم نمی پرسن ولی انتظار دارن حالشونو بپرسی! می بینن حالت خوش نیست و کارای روزانه خودتم با سختی انجام میدی اما انتظار دارن به مسافرای تابستونی خدمت کنی و مهمونی بدی. خوب اگه منم حال و وضعم عادی بود این کارا وظیفم بود. ولی... چند روز پیش به خاطر پرداخت ی بدهی که داشتیم مجبور شد...
7 مرداد 1390

دلتنگی

سلام به ماه پسرم، آقا طاهای گلم. بعضی وقتا خیلی احساس دلتنگی می کنم و امروزم یکی از اون وقتاست. خیلی دلم گرفته، خیلی دلم برات تنگ شده عزیز دلم. دیروز رفته بودم آخرین جلسه آموزش قبل از زایمان، کلاساش خیلی خوب و مفید بود. من تقریبا خودم هر روز تو رو چک می کنم که سرت کجای شکم منه. من همچنان سرتو بالای شکمم احساس می کنم ولی نمی فهمم چرا هیچ کی به جز من و سونوگراف این قضیه رو نتونسته تشخیص بده. دیروزم با مامای مرکز بحثم شد. با اینکه سفتی بالای شکممو که مثل ی توپ سخت بود نشونش دادم میگه این رحمته. آخه مگه رحم می تونه ی جای شکم گلوله بشه؟ به حق چیزای نشنیده!  دیروز به ماما گفتم منو معاینه کنه و نظرشو بده, آخه احساس می کردم سر دلم خالی ش...
6 مرداد 1390

خاطرات مامان و بابا- وعده اسباب بازی

سلام عزیز دلم، آقا طاهای گلم. خوبی مامان؟ عزیز دلم امروز رفتم ی سری به وبلاگ دوستت آقا ابوالفضل زدم. انشااله همین روزا به دنیا میاد. خوش به حال مامانش. من که خیلی غبطه خوردم و دلم گرفت. آخه خیلی دلم برات حسابی تنگ شده. آخه تو تازه 33 هفته سن داری و دست کم من باید 6 هفته دیگه صبر کنم. چقدر این روزای انتظار بدون تو سخت میگذره. بهت قول داده بودم که برات از اون اسباب بازی های تولو بخرم. دیرور با بابا حسن رفتیم بازار و برات یک آویز تخت تولو خریدم که مناسب نوزادیه. قشنگ بود. 4 تا اسب داشت. امیدوارم خوشت بیاد. بابا حسن می گفت خوش به حال آقا طاها چه مامان خوش قولی داره! آخه بابایی نمیدونه که من با این کارا ی کمی خودمو آروم می کنم وگرنه شاید از...
4 مرداد 1390

خاطرات مامان و بابا-ی روز پر حادثه

سلام عزیزدلم، آقا طاهای من. خوبی مامان؟ خوش میگذره؟ امروز روز میلاد امام زمان ماست. اسم امام زمان ما حضرت مهدی(عج)اه. ایشون کارای ما رو نگاه میکنه و مواظب ماست. خدا هر خیر و نعمتی رو که در جهان برای ما قرار داده به خاط وجود ایشونه. این تولد عزیز رو به تو و بقیه نینیایی که تو شکم ماماناشونن تبریک میگم. من همیشه سفارش تو رو به امام زمان(عج) می کنم. تو هم سفارش ما رو به آقا بکن. خوشگل 2 کیلویی من! دیروز که 25 تیرماه بود من و بابا رفتیم تا دکتر منو سونوگرافی کنه. دکتر تو رو دید و گفت ماشااله همه چیزش خوبه. البته صورت زیبات پشت بندنافت قایم شده بود و من می تونستم هر بخش از صورتت رو جدا ببینم. قربونت برم الهی. ماشااله برا خودت مردی شدیا. از دکتر ...
26 تير 1390

میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام

آقا طاهای من، امروز 22 تیرماه 90 از ماه شمسیه که مصادف شده با سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع) یکی از پسرای امام حسین(ع)- سومین امام ما- از ماه قمری. در کشور ما ایران این روز رو به نام روز جوان می شناسن. چون حضرت علی اکبر(ع) در سن جوانی به شهادت رسید. میگن ایشون از هر نظری شبیه به جدش پیامبر خدا(ص) بوده هم از نظر چهره و صورت و هم از نظر اخلاق و سیرت. و باباش امام حسین(ع) هر وقت دلش برای پیامبر(ص) تنگ می شده ایشونو نگاه می کرده. علی اکبر(ع) جوون خیلی شجاعی بوده که وقتی باباش برای جنگ با دشمنای خدا کمک می خواد- از خانواده و فامیل امام حسین(ع) که بهشون بنی هاشم می گفتن- اون اولین کسی بوده که به میدان جنگ میره و به طرز خیلی دلخراشی شهید میشه. ...
22 تير 1390

بیقراری دیدار

آقا طاهای من، پسر گلم سلام. قربونت برم عزیزم. دلم برات ی ذره شده. باباتم خیلی برات بی قراری میکنه، هی به من میگه کی میشه این مدتم بگذره و پسرمون بیاد! چند روز پیش هم دوباره خوابتو دیده بود. بهت گفته بودم که بابات اهل خواب دیدن نیست ولی توی این مدتی که تو مسافر مایی تا حالا دوبار خواب دیده و اونم خواب تو بوده. این بار خواب دیده بود که تو تازه متولد شدی و هنوز کوچولویی. می گفت خیلی شیرین و با نمک بودی. تازه بعد از دیدن این خواب بیشتر بی قرارت شده بود. البته منم ی مقدار حسودیم شد، به خاطر اینکه همش به خواب بابا حسن میری و به خواب من نمیای. منم دل دارما! منم دلم برات خیلی تنگ شده عزیز دلم. این روزا هر وقت میرم خونه بابا احمد اینا یا اونا بام ت...
22 تير 1390

تولد آقا طاها پسر خاله زهرا

طاها جانم پسر گلم، فردا 18 تیر ماه سالروز تولد آقا محمد طاهای خاله زهراست(که دوست مامانه).  بچه های متولد تیر ماه خیلی بچه‌های خلاق و در عین حال حساس و مهربونی هستن. میدونم شما میتونید دوستای خوبی برای هم باشین. آقا محمدطه جان تولدت مبارک. آقا طاهای منم دوس داره زودتر به دنیا بیاد و روی ماهتو ببینه. تولدت رو به مامان و بابای خوب و مهربونتم تبریک میگم. اونا خیلی سعی دارن زندگی خوب و راحتی برات بسازن و خوب تربیتت کنن. قدرشونو بدون پسر خوب! ...
20 تير 1390